دیدگاه تناسبی درباره نمودار قیمت وزمان
مقدمه
بازارهای مالی، مکانهایی هستند که در آنها داراییهای مالی مانند سهام، ارز، کالا و اوراق قرضه خرید و فروش میشوند. در این بازارها، عوامل مختلفی مانند عوامل اقتصادی، سیاسی و روانی بر قیمتها تأثیر میگذارند. تحلیلگران مالی برای پیشبینی روند قیمتها در بازارهای مالی از روشهای مختلفی استفاده میکنند. یکی از این روشها، تحلیل تکنیکال است که بر اساس مطالعه حرکات قیمت در گذشته، پیشبینیهایی در مورد قیمتهای آتی انجام میدهد.
محور زمان در نمودارهای قیمت
در نمودارهای قیمت، محور افقی نشاندهنده زمان و محور عمودی نشاندهنده قیمت است. زمان در نمودارهای قیمت با واحدهایی مانند دقیقه، ساعت، روز، هفته، ماه و سال اندازهگیری میشود. انتخاب واحد زمان مناسب برای تحلیل قیمتها، به اهداف تحلیلگر بستگی دارد.
انواع نمودارهای قیمت
در تحلیل تکنیکال، از انواع مختلفی از نمودارهای قیمت استفاده میشود. برخی از پرکاربردترین این نمودارها عبارتاند از:
نمودار خطی: در این نمودار، نقاط قیمتی با یک خط به یکدیگر متصل میشوند و سادهترین نوع نمودار قیمت است و برای ارائه یک دید کلی از روند قیمتها استفاده میشود.
نمودار میلهای: در این نمودار، هر نقطه قیمتی با یک میله نشان داده میشود. میلهها شامل قیمت باز شدن، قیمت بسته شدن، قیمت بالاترین و قیمت پایینترین در یک بازه زمانی مشخص هستند. نمودار میلهای اطلاعات بیشتری نسبت به نمودار خطی ارائه میدهد و برای شناسایی الگوهای قیمتی استفاده میشود.
نمودار کندل استیک: این نمودار شبیه به نمودار میلهای است، با این تفاوت که هر کندل شامل بدنه و شمعهای بالا و پایین است. بدنه کندل نشاندهنده تفاوت بین قیمت باز شدن و بسته شدن است. شمعهای بالا و پایین نشاندهنده قیمت بالاترین و پایینترین در یک بازه زمانی مشخص هستند. نمودار کندل استیک اطلاعات بیشتری نسبت به نمودار میلهای ارائه میدهد و برای شناسایی الگوهای قیمتی دقیقتر استفاده میشود.
دیدگاه تناسبی درباره نمودار قیمت و زمان
در دیدگاه تناسبی، دو محور زمان وقیمت از یکدیگر جدا نیستند. بلکه به نوعی مکمل یکدیگر محسوب میشوند. چرا که ما هر قسمت از مارکت که دارای حرکات هماهنگ قیمتیِ متناسب در ان بازه زمانی است را یک تناسب درنظر میگیریم و با حرکت قیمت در در اقیانوس زمان میبینیم که کاملاً این دو محور به یکدیگر پیوند خوردهاند. شاید جالب باشد که بدانید، زمان بستر یک رود و قیمت جریان آب در همان رود است. رود دارای قسمتهای باریک و گسترده است که به تناسب آن سرعت حرکت آب تغییر میکند و خب پرواضح است که سرعت جریان آب در همه نقاط یکسان نیست!
چرا باید تناسبات قیمتی و زمانی را بفهمیم؟
همگی میدانیم که پرایس اکشن زیربنای تمامی بازارهای مالی است. حال خود پرایس اکشن بر چه مفهومی استوار است؟ جواب واضح است؛ حرکتهای قیمتی در بستر زمان. بجای آنکه این حرکات را بررسی کنیم، ذات خود قیمت و زمان را که اصطلاحاً به آنها تناسبات زمانی و قیمتی میگوییم را یاد میگیریم.
چه چیزی از تناسبات زمانی و قیمتی بدست میآوریم؟
در مثال باالا، اگر شما بستر یک رود را قبل از رسیدن جریان آب به آن نقطه ببینید، به راحتی میتوانید پیشبینی کنید که جریان در زمان رسید به آن نقطه دارای چه حرکتی خواهد بود؛ برای مثال، فرض کنید که در مسیر این رود یک سنگ بزرگ است، پرواضح است جریان آب (قیمت) در رسید به آن سنگ، دارای یک افت شدید حرکتی از نظر شتاب خواهد شد.
نتیجهگیری
بهتر است بجای آنکه درگیر اندیکاتورها، سیستمهای عجیب و غریب و… شویم، به ذات و مبنای بازار یعنی ذات پرایساکشن که همان “پرایساکشنتناسبی” است را دریابیم و با استفاده از آن درک حرکات مارکت که آرزوی بسیاری از تریدرهای بزرگ هست را بدون هیچ گونه ابزار خاصی و فقط با استفاده از دو محور زمان و قیمت و تناسبات حاکم بر آنها یاد بگیریم.
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
استاد عزیز
یه صحبتی میکنید تو فایل های آموزشی:
زمانی که اصلاح رو بزارید کنار به دید تناسبی وارد میشید
زمانی که روند رو بزارید کنار به دید تناسبی وارد میشید
اونوقت نسبت به هر تناسبی میتونید وارد بشید
همین جمله شما کافیه همه چیزهایی که از قبل یاد گرفتیم و بزاریم کنار و زیباییه مارکت رو ببینیم